طلبه یار ، همیار و دستیار علمی، فرهنگی و تبلیغی طلاب و روحانیون

امروز: 1403/01/31

روضه شب اول محرم به نفس سید مهدی میرداماد بخش اول

“اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ”
* دوزانو دست ادب به سینه بگذارید شب اول مُحرمه ….*

هر که دارد به سرش شور و نوا بسم الله
هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله

“اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن”
“یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین
اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة”
“یا رب الحجه بحق الحجه اشف
صدر الحجه بظهور الحجه….”

مُحرمی که نباشی در آن مُحرم نیست
بدون تو ضربان زمین منظم نیست

چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را
هزار سال بدون تو زندگی…کم نیست

*اینقدر این فراق بین‌ما طولانی شده دیگه برامون عادی شده ندیدنت ونبودنت ،چقدر محرما بیاد و بره نبینمت
آقا….”عَزیزٌ عَلَّیَ اَنْ اَرَی الخَلْقَ وَ لا تُری”
خدا نکنه این فراق عادی بشه عادت‌کنم به نبودنت ..آدم باید محرم بی قرار باشه برا امامش ..از همین امشب یاد بگیریم این بیقراری رو‌…
مسلم‌ هر وقت که میگذشت بیشتر بی قرار امامش بود ..آقا خودت بخواه ما که هرچه خواستیم نشد ..*

خودت بخواه که دست از گناه بردارم

*از گناه خسته شدم به جدت قسم اومدم با این پیرهن مشکی دست از گناه بردارم … آقا جان!*

خودت بخواه که دست از گناه بردارم
که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست

*هرچی عهد بستم هرچی بهت قول دادم همه رو شکستم اما امسال اومدم بگم: یا صاحب الزمان! میخوام به واسطه محرم عهد ببندم عهدی که زیر خیمه عزای جدت میبندم فرق داره ….آقا جان! ..*

هزار بار خودت را به ما نشان دادی
ولی چه فایده چشمان ما که مَحرم نیست

*اومدم یه چشمی بهم بدی مَحرم بشه لایق بشه این چشمی که پر از گناهه لیاقت نداره، اومدم چشمم رو  شستشو بدم‌، واقعا هم همینه هرچیزی که بخواد پاک‌بشه باید شستشه بشه …من از شما سؤال میکنم چی بهتر از اشک‌برحسین برای شستشه شدن …؟
آقا جان هیچ‌جا بهتر از روضه پیدا نکردم ..حرف دلت هست یا نه ؟*

خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه
حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست

*یه شبِ روضه ی شمارو با عالم عوض نمیکنم یک ساله منتظر شب اول محرمم….*

حوائجم همه در بین روضه یادم رفت

*کی میگه حاجتی ندارم، مگه میشه کسی بی حاجت اومده باشه ..خیلی حاجت داشتم خیلی درد دارم گفته بودم شب اول میام‌کلی حاجت میارم وسط، اما تا اومدم نگام به این پرچمِ یا حسین افتاد تمام یادم رفت *

حوائجم همه در بین روضه یادم رفت
غمت چه کرده…غم روزگار یادم نیست

#شاعر احسان نرگسی رضا پور

*خوشا به حال اونی که فقط غم امامش رو بخوره غم‌ خودش یادش نیاد .. شهدای کربلا این‌جوری بودن از غم‌وغصه خودشون هیچ‌وقت گریه نکردن وحرف نزدن ..فدای اون آقایی بشم‌که تو‌کوفه خیلی غم‌داشت خیلی بلا داشت  خیلی مصیبت دید اما یه لحظه غم‌خودش یادش نیومد، فقط برا غم امامش گریه کرد ..فدات بشم آقاجان ..چه‌چوری مسلم  تو‌کوفه اسیرشد ..چه‌جوری غریب شد ..یه بار برا غم‌خودش گریه نکرد …فقط میزدتو سینه اش میگفت: حسین نیا کوفه ..
اصلا خودش رو ندید فقط با آقاش نجوامیکرد*

سرم رو شکستند فدا سرت
اینا نقشه دارند برا سرت

میترسم که رو نیزه ها سرت
قرآن بخونه…قرآن بخونه ..

میترسم بازم مثله مادرت
یه دستی بلند شه رو دخترت

همه ترسم از اینکه خواهرت
غریب بمونه…..

فرقی نمیکنه، تو کوفه مرد و زن
دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن

گودال میکنند، بد جور میزنند
حتی زنا شونم، از دور میزنند

*یه جوری زدنش، گفت: منو‌ اینجور میزنید با حسینم چه میکنید؟…*

یه گودال برام کندن و زدن
یه عده میخندیدن و زدند

غریب گیرم آوردن و زدن
همه دور گودال نشستنُ

زدند دندونم رو شکستنُ
توی کوچه دستم رو بستنُ

*من نایبت بودم اینجوری میزنند، موندم که با خودت میخوان چیکار کنن؟..*

سیلی که میزدن از پا میوفتادم
یاد مدینه و زهرا میوفتادم